چکار کنیم هدف گذاری ها و تصمیم هایی که اول سال می گیریم ، گام به گام عملی شوند ؟
چرا خیلی از هدف ها و تصمیم های مهم و سرنوشت سازی که ما اول سال می گیریم ، اتفاق نمی افتند ؟
با وجودی که این تصمیمات مهم ترین تصمیمات زندگی ما می تونند باشند ؟
مثلا سر سفره عید به خودمان می گوییم :
امسال دیگه من یه هنرمند بی نظیر می شوم ،
من یه طراح لباس یا جواهرساز ماهر می شوم ،
من وزنم رو کم می کنم یا من پولدار می شوم و … یا عملی نمی شوند یا به آن شکلی که می خواهیم اتفاق نمی افتد؟ در این بخش نحوه هدف گذاری برای رسیدن به موفقیت در کسب و کار را برای شما توضیح خواهیم داد.
۲ موردی که در این مسیر باید بدانیم :
۲ موردی که در هدفگذاری باید بدانیم :
تعیین نقشه راه برای هدف گذاری
تاریخ از آن کسانی است که از قبل برای هر چیزی نقشه دارند !
چطوری رویاهای خودمان را عملی کنیم ؟
ما برای عملی کردن رویاهایمان تصمیم هایی می گیریم که خیلی از آنها مبهم هستند. مثلا تصمیم می گیریم پولدار بشو یم ولی … چقدر پولدار ؟ رقمش چقدره ؟ و چطوری ؟
تصمیم می گیریم کسب و کارمون رو گسترش بدیم ولی تا کجا دقیقا … بدون داشتن نقشه ؟۱
چه چیزی را می خواهیم را می دانیم ( بصورت مبهم ) ولی چطوری به آن برسیم را نمی گوییم !
یک مثال بزنیم تا واضح تر شود :
مثل این هست که بگوییم : من می خواهم یک رستوران خوب بروم ! … خوب این تصمیم جذابی هست ! ولی کجا ؟ کدوم رستوران ؟ و چطوری و با چه وسیله ایی و از چه مسیری ؟ هدفگذاری در کسب و کار باعث میشود سوال هایی در ذهنتان مطرح کنید.
قبل رفتن باید جواب خیلی از علامت سوال ها رو باید با دقت بدیم .
و اگر ندهیم : وقتی سوار ماشین می شویم ، راننده اولین سوالی که می پرسد این هست : مقصد شما کجاست ؟ و اگر جواب بدید فقط برو ! قطعا شما را پیاده کرده و به مقصد نخواهد برد .
دنیا هم با شما همین کار را خواهد کرد ! پس قبل از اینکه دنیا ما را از حرکت به سمت مقصد مبهم مان پیاده کند باید ابهام را برطرف کنیم و جواب دهیم دقیقا کجا ؟
اگر هدف ما مالی است … دقیقا چقدر … چطوری ؟ و با چه نقشه ایی . اگر هدف ما سلامتی و وزن کم کردن است … دقیقا چند کیلو ؟ از طریق چه باشگاهی و چه امکاناتی ؟ چه روزهایی و …
پس یک برگه کاغذ برمی داریم و در آن هدف گذاری خودمان را می نویسیم و بعد از اینکه آن را نوشتیم روبروی آن از چه طریقی و چگونه را هم می نویسیم و به آن مدت زمان می دهیم . طی چه مدت زمانی ؟
کسب دانش برای هدف گذاری
در تاریکی به مقصد نخواهیم رسید !
تا حالا به این توجه کردید که ماشین ها در تاریکی شب و در جاده ایی که تاریک هست و هیچ نوری ندارد بدون روشن کردن چراغ حرکت نمی کنند ؟
تا الان به این فکر کرده اید که هر مسیر جدیدی که توی زندگی خودتون بخواهید وارد بشوید حکم همون جاده تاریک را دارد ؟
روشنایی این جاده هایی که توی زندگی واردشان می شیم دقیقا چی هست ؟
جوابش : آگاهی و دانش .
به قول سهراب سپهری :
من به مهمانی دنیا رفتم: من به دشت اندوه، من به باغ عرفان، من به ایوان چراغانی دانش رفتم.
به این ایوان چراغانی دانش چگونه می توانیم وارد شویم ؟
من این را در آخرین کتاب خودم به طور کامل توضیح داده ام ، اما بصورت خلاصه ما باید روی اندیشه خودمان کار کنیم ، باید پویا و جستجوگر باشیم ، باید پویااندیش باشیم و با اندیشه درست به دنبال اهداف خودمان برویم . بطور مثال :
اگر هدف گذاری در زمینه کسب و کار و رسیدن به اهداف شغلی باشد ، شما اولین کار باید روی خودتون سرمایه گذاری کنید .
یعنی اول هدف خودتون رو انتخاب کنید . مثلا یک نفر هدفش این هست که هنرمند شود. اگر هدف شما این باشد ( به عنوان شخصی که سالها تجربه و مدیریت موسسه آموزش های هنری داشته ام ) به شما می گویم که وقتی وارد مسیر ناشناس و تاریکی می شوید قطعا ذهن شما بخاطر ناشناخته بودن این مسیر به شما اجازه حرکت در این مسیر را نخواهد داد .
مگر اینکه به کمک روشنایی دانش ، مسیر خودتون رو روشن کنید . برای هدف گذاری گام های زیر را برمی داریم :
گام اول ( نوشتن ) :
انگیزه های خودمان را کشف کنیم !
رشته هایی که دوست داریم در آینده یاد بگیریم را لیست کنیم و آنها را در اینترنت سرچ کنید .
گام دوم ( ۱۰۰ خودمان را در یادگیری نشان دهیم ) :
نوشتن مهم است و البته بعد مرحله عمل کردن به آن می باشد . بنابراین بعد از سرچ رشته ایی که دوستش داریم توی آن رشته ثبت نام کنید و ۱۰۰ خودتون رو توی یادگیری نشان بدهید .
مثلا اگر در هدف گذاری شما ب یادگیری جواهرسازی هم وجود دارد ، اول آن را سرچ کنید و بعد برای یادگیری آن در یک مرکز معتبر قدیمی برنامه ریزی کنید و تمام تلاش خود را بکنید که در آن رشته متخصص ترین شوید . اگر در یادگیری بهترین باشید در بازار کار هم جزو بهترین ها در آینده خواهید بود .
پس بیاد داشته باشیم :
مهم ترین نکته ایی که من پویا واثق ملکی در کتاب های خودم و در سخنرانی های خودم اول به آن تاکید کرده ام این هست :
روی خودتان سرمایه گذاری کنید . هیچ چیزی بیرون نیست ، همه چیز در درون خودتان هست . وقتی شما روی خودتان سرمایه گذاری می کنید . دنیای اطرافتان شروع به تغییر می کند ، نوع دیدگاه شما عوض می شود و به نسبت عوض شدن دیدگاه شما ، آدم های اطرافتان نیز تغییر خواهند کرد و شما افراد نزدیک به دیدگاه های خودتان را جذب خواهید کرد :
به قولی : کبوتر با کبوتر باز با باز ، کنند همجنس با همجنس پرواز .
حالا اگر تمام تلاش خودتان این باشد که درون خودتان را ارزشمند تر بکنید یا به قولی درون خودتان را به طلا تبدیل کنید ، آینده طلایی را برای خودتان رقم خواهید زد .
و مثل یک کیمیاگر درون مسی خودتان را با یادگیری یک رشته به طلا تبدیل می کنیم .
گام سوم در هدفگذاری ( تبدیل کردن دانش به عادت ) :
عادت ها زمانی به وجود می آیند که تکرار شوند ، ما نمی تونیم در یک شب تغییر کنیم و ذهن ما در مقابل تغییرات مقاوم است و البته تغییرات دردناک هستند ، مگر اینکه با تکرار و تکرار آن را به شکل عادت دربیاوریم و مسیر عصبی آن عادت را در مغز شکل دهیم .
بریم با یک مثال این بخش را واضح تر کنیم :
در روزهای اول یادگیری رانندگی ما همیشه به دنبال دنده و کلاج و اینکه کی ترمز کنم ، کی گاز بدهم و … بودیم ولی با تکرار و تکرار رانندگی مسیر عصبی آن را در ذهن خود می سازیم و بعدها می بینیم علاوه بر اینکه حین رانندگی به تلفن همراه خود جواب می دهیم چندین کار دیگر را هم خودکا انجام می دهیم ! بدون اینکه به دنبال دنده و کلاج مثل روزهای اول بگردیم !
چون همه چیز بصورت ناخودآگاه اتفاق می افتد و مسیر عصبی آن ساخته شده است .
پس بنابراین ما باید با تکرار رشته ایی که یاد گرفته اییم یا کارهایی که مایل هستیم انجام دهیم بصورت بارها و بارها ، آن را تبدیل به عادات روزانه خودمان بکنیم و بدون فکر کردن انجامش بدهیم .
گام چهارم در هدف گذاری ( دوستی برد ، برد ) :
در مسیری که وارد می شویم ما دوستان شبیه خودمان را جذب می کنیم .
انتخاب درست دوستان انگیزه و سرعت حرکت ما را در مسیر مشخص می کند ، بخصوص اگر در رشته ایی باشند که ما دوست داریم در آن رشد کنیم . یعنی ما باید یک انتخاب برد برد توی دوستی خودمان را داشته باشیم .
پس در انتخاب دوستان هم مسیری خودمان دقت کنیم .
گام پنجم ( به خودتان جایزه بدهید ) :
برای موفقیت های کوچک خودتان ، به خودتان جایزه بدهید .
همیشه افراد شکرگزار ، فراوانی نعمت را در زندگی خودشان داشته اند .
شکرگذار انجام کارهای کوچک خودمان در رشته جدید باشیم و به طور مثال اگر غذای خاصی را دوست داریم یا کتاب یا فیلم خاصی را دوست داریم بخوانیم و ببینیم ، بعد از انجام درست آن کار ، شکرگذاری کنیم و آن را به خودمان پاداش بدهیم .
انسان های عاقل شکرگذار هستند و به کارهای مثبت خودشان و دیگران پاداش می دهند .
گام ششم هدف گذاری ( محیط اطراف شما بر افکار شما تاثیر گذار هست ) :
محیط اطراف خودتان را نگاه کنید ، هر چیز اضافه ایی که می تواند به هدف شما لطمه بزند را حذف کنید .
مثلا اگر هدف شما لاغر شدن هست ، شکلات ها را از روی میز خود حذف کنید .
عکس کسانی که به هدف شما رسیده اند و می توانند برای شما انگیزه ایجاد کنند را در بک گراند کامپیوتر ، گوشی یا روی دیوار خود بزنید .
دیدن افرادی که قبلا به هدف شما رسیده اند انگیزه شما را زیاد خواهند کرد که وقتی آنها توانستند شما هم می توانید !
نوشته فوق از پویا واثق ملکی با تغییراتی در خبرگزاری زیر منتشرشده است:
