تاکنون چندبار اسم جنبش را در زندگیتان شنیدهاید؟ تا دلتان بخواهد جنبش داریم! جنبش فمینیستی، جنبش ضد فاشیسم و غیره. جنبشهایی که هرکدام در تاریخ تاثیرگذار بوده و توانستهاند تغییراتی را حاصل کنند. کمی با خود فکر کنید، پیروی از یک جنبش یا حتی بنا کردن آن، حتما کار سخت و پیچیدهایست و مطمئنا تا زمانی که شرایط ایدهآلی برای آن وجود نداشته باشد، نمیتوان چنین کاری انجام داد! اما میخواهم مسئله مهمی را بگویم؛ آغاز یک جنبش، آن هم اگر جنبش خودتان باشد، خیلی راحتتر از آن چیزیست که فکرش را میکنید.
میخواهید جنبشی را راهاندازی کرده و از آن کسب درآمد کنید؟ میدانید که کارآفرینی هم نوعی جنبش به حساب میآید؟ میخواهیم در این بخش از جنبشی به نام کارآفرینی و چالشهایی که پیش روی افراد است صحبت کنیم.
هر جنبشی یک رهبر میخواهد!
این بر همه مشخص است که هر جنبشی به یک رهبر نیاز دارد. حتی اگر جنبش خودتان باشد! درواقع هر جنبش برای جان گرفتن و برای بال و پر گرفتن و برای اینکه بتواند تاثیرگذار واقع شود، بدون هیچ شکی، رهبر میخواهد.
اما سوال اساسی اینجاست؛ یک رهبر باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟ اولین و مهمترین ویژگی او این است که نباید از مرکز توجه بودن بترسد و از مسخره شدن هراس داشته باشد! چرا؟ چون رهبر همیشه اولین کسیست که کاری غیرعادی انجام میدهد. مسلما خیلیها او را مسخره کرده و از مسیری که در آن قرار دارد منصرف میکند.
اگر بتواند با این کار کنار بیاید، میتوان آینده روشنی را برای او دید.
اولین پیرو، روشن کننده راه!
رهبر هر جنبش در ابتدای مسیر تنهاست. بسیاری او را دیوانه تنها میدانند. اما این مسئله تا زمانی صدق میکند که تنها یک نفر برای اولین بار، از اون پیروی کند! حالا فکر میکنید رهبر در چه شرایطی قرار گرفته؟ بهترین کاری که باید انجام دهد این است که او را همتراز با خودش بپذیرد!
واقعا چرا رهبری که تنهایی جنبشی را آغاز کرده و بسیاری از سختیها را به جان خریده، باید شخصی دیگر را همتراز خود بداند؟
به خاطر بسپارید: زمانی که استارت یک جنبش زده شود، دیگر همه چیز به خود آن جنبش مرتبط میشود نه به شخص رهبر! علاوه بر این؛ رهبر نه تنها خودش، پیروان دیگری هم پیدا خواهد کرد که آن جنبش را عمومی میکند و این یکی از لازمههای موفقیت جنبش به حساب میآید.
کافیست کمی توجه داشته باشید؛ به خوبی میبینید که افراد جدید از بقیه پیروان تقلید میکنند نه از رهبر!
کارآفرین شوید
این روزها کارآفرینی به عنوان یک جنبش شناخته میشود و بسیاری آن را تنها راه نجات ما میدانند. تنها نجات کسانی که در ایران ماندهاند و به دنبال یک زندگی معقول و مطلوب هستند. البته یک کارآفرین زمانی به موفقیت میرسد که به دنبال علاقهاش برود و با ایدههای منحصر به فرد خود، از هیچ، همه چیز بسازد.
البته برای تبدیل شدن به یک کارآفرین موفق باید انگیزه لازم را داشته و آینده نگر باشید. کارآفرین بودن یعنی ریسک کردن! حتی پای صحبت کارآفرینان موفق هم بنشینید آنها میگویند که در طول زندگی بارها و بارها ریسک کرده و نتیجهاش را به بهترین شکل ممکن گرفتهاند.
اگر بتوانید همواره به دنبال راهی برای افزایش سهمتان از بازار باشید، مطمئنا میتوانید مسیرتان را پیدا کنید.
مذاکره گر باشید
برای پیش بردن جنبش خودتان نمیتوانید به تنهایی پیش بروید. باید به یک فرد مذاکره گر تبدیل شوید. هر چقدر که در این مسیر عملکرد بهتری ارائه دهید، موفقیت بیشتری به سوی شما خواهد آمد.
درواقع شما در مورد هر مسئلهای که فکرش را میکنید باید توانایی مذاکره داشته باشید چرا که در طولانی مدت این مسئله میتواند برای کسب و کار شما یک اتفاق تعیین کننده به حساب آید.
متاسفانه کارآفرینان زیادی را میشناسم که به دلیل عدم تقویت این مهارت در خود، در طول مسیر مشکلات زیادی را پیش روی خود دیدهاند و بارها و بارها، شکست را تجربه کردهاند. مسئله خوشحال کننده اینجاست که مذاکره کرده مهارتی اکتسابیست. از همین رو با تمرین و تکرار و تلاش فراوان میتوانید آن را بدست آورید.
از سرسخت بودن دست نکشید
یک رهبر در ابتدای مسیر تنهاست! پس برای تبدیل شدن به یک رهبر موفق و برای دلسرد نشدن از مسیر باید سرسخت باشید. سرسختی و پایداری به شما در رسیدن به نتایج مطلوب کمک میکند. سرسخت باشید و اجازه دهید چیزی شما را مایوس کرده یا همچون سدی بر تلاشهای شما عمل کند.
این یکی از مهمترین نکاتیست که برای تبدیل شدن به یک کارآفرین موفق باید در ذهن داشته باشید. سرسختی و پایداری به عنوان یکی از ویژگیهای اصلی هر شخص موفقی است و فقط مختص کارآفرینان نیست. در واقع، اگر به لحاظ ذهنی و فیزیکی برای مدت زمان طولانی به مسیرتان ادامه ندهید و از تلاش بسیار و شکستهایتان بترسید و هدف نهاییتان را از یاد ببرید، موفق نخواهید شد.
به عبارت سادهتر؛ سرسختی به معنی مقاومت در برابر شکست نیست. در حقیقت، افرادی که این نوع تفکر را دارند اغلب از شکست هراس دارند. شما باید درک کنید که شکست فقط گام دیگری برای موفقیت است. بنابراین، از حرکت مداوم در مسیر خودتان دست برندارید. مهم نیست که چه اتفاقی میافتد، بهترین کار این است که روز به روز جلوتر بروید.
آماده رها کردن شوید
شاید این جمله ناامیدکنندهای باشد؛ اما گاها همه تلاشهای ما به نتیجه مطلوب ختم نمیشود. میزان عدم موفقیت در کارآفرینی بسیار بالاست. پس در برخی مواقع بهترین کار این است که ایده شکست خوردهتان را رها کرده و به سراغ مسیر جدیدی بروید. هیچگاه روی ایدهای که به موفقیت نرسیده دوباره سرمایه گذاری نکنید که یک کار کاملا اشتباه است!
کارآفرینان موفق زیادی در جهان حضور دارند که در ابتدای راه شکست خوردهاند. اما با یک تصمیم گیری درست در بهترین زمان، کمترین ضرر را متحمل شده و مسیر تازهای را شروع کردهاند.